معنی پرتاب، پراندن، فواره زدن، دهانه جت، کهربای سیاه، سنگ موسی، مهر سیاه، مرمری، فوران فواره، پرش اب، جریان سریع، دهنه، مانند فواره جاری , کردن، بخارج پرتاب کردن، بیرون ریختن (با فشار), معنی پرتاب، پراندن، فواره زدن، دهانه جت، کهربای سیاه، سنگ موسی، مهر سیاه، مرمری، فوران فواره، پرش اب، جریان سریع، دهنه، مانند فواره جاری پ کردن، بخارج پرتاب کردن، بیرون ریختن (با فشار), معنی /cتاf، /cاjbj، tmاci xbj، biاji [ت، licfاd sdاi، sj; kmsd، kic sdاi، kckcd، tmcاj tmاci، /ca اf، [cdاj scdu، biji، kاjjb tmاci [اcd , lcbj، foاc[ /cتاf lcbj، fdcmj cdoتj (fا taاc), معنی اصطلاح پرتاب، پراندن، فواره زدن، دهانه جت، کهربای سیاه، سنگ موسی، مهر سیاه، مرمری، فوران فواره، پرش اب، جریان سریع، دهنه، مانند فواره جاری , کردن، بخارج پرتاب کردن، بیرون ریختن (با فشار), معادل پرتاب، پراندن، فواره زدن، دهانه جت، کهربای سیاه، سنگ موسی، مهر سیاه، مرمری، فوران فواره، پرش اب، جریان سریع، دهنه، مانند فواره جاری , کردن، بخارج پرتاب کردن، بیرون ریختن (با فشار), پرتاب، پراندن، فواره زدن، دهانه جت، کهربای سیاه، سنگ موسی، مهر سیاه، مرمری، فوران فواره، پرش اب، جریان سریع، دهنه، مانند فواره جاری , کردن، بخارج پرتاب کردن، بیرون ریختن (با فشار) چی میشه؟, پرتاب، پراندن، فواره زدن، دهانه جت، کهربای سیاه، سنگ موسی، مهر سیاه، مرمری، فوران فواره، پرش اب، جریان سریع، دهنه، مانند فواره جاری , کردن، بخارج پرتاب کردن، بیرون ریختن (با فشار) یعنی چی؟, پرتاب، پراندن، فواره زدن، دهانه جت، کهربای سیاه، سنگ موسی، مهر سیاه، مرمری، فوران فواره، پرش اب، جریان سریع، دهنه، مانند فواره جاری , کردن، بخارج پرتاب کردن، بیرون ریختن (با فشار) synonym, پرتاب، پراندن، فواره زدن، دهانه جت، کهربای سیاه، سنگ موسی، مهر سیاه، مرمری، فوران فواره، پرش اب، جریان سریع، دهنه، مانند فواره جاری , کردن، بخارج پرتاب کردن، بیرون ریختن (با فشار) definition,